فایل صوتی برای نابینایان، در انتهای این مقاله
سوالات دریافتی در مورد جهانبینی سیرکمال
بر روی تصویر مربوطه کلیک کنید
جهانبینی سیرکمال و حقوق بشر
فرق فرقه مذهبی با یک جهانبینی
آیا دانشگاه سیرکمال یک طریقت است؟
نمونه ای از طنبورنوازی استاد الهی
جهانبینی سیرکمال، کامل و نهائی
آنچه استاد گفته اند مولوی قبلن گفته است
آیا نظرات استاد علمی اثبات شده اند؟
برای مطالعه همه سوالات و پاسخهای مربوطه کلیک کنید. س
07.12.2023
سوال زیر یک متن طولانی را شامل می شد که در ارائه مطلب تأثیر چندانی نداشت. از اینرو اصل مطلب را به عنوان سوال اصلی آن متن ارائه داده ایم.
با درود
..... آیا منظور شما از اشاعه ملی گرائی، یک وطن پرستی تمام عیار است و یا یک وطن دوستی؟. با توجه به نقطه نظرات نوینی که در زمینه های مختلف ارائه می دهید، کلأ نظر شما در مورد پرستش چیست؟ ..... با تشکر از شما
پاسخ:
با درود
ابتدا به قسمت دوم سوال شما می پردازم، بدین شرح:
شما سوال بسیار مناسبی را مطرح نموده اید. بگذارید در این رابطه مطلبی را برای شما بگویم که تا بحال حتی در مقالات انتشار یافته ام عنوان نکرده ام.
" از یک وضعیت خاص روحی به پائین، پرستش به مفهوم واقعی آن، یک امر ارادی نیست. "
این بدان مفهوم است که صرف دعا کردن در مقابل عکس پیامبران، به کلیسا، مسجد، معبد، خانقاه و کنیسا رفتن و مراسم دینی را بجا آوردن به هیچ وجه پرستش محسوب نمی شود. در بهترین حالت این اعمال را می توان توجه به مبدأ قلمداد نمود نه پرستش.
تا زمانی که شما از نظر روحی از مرزهای ویژه ای عبور نکرده اید، پرستش وجود ندارد مگر بنابر تشخیص آن مبدأ. بگذارید با یک مثال مسئله را روشن کنم.
برای بسیاری از افراد، اتفاق افتاده است که بارها یک قطعه موسیقی دلخواه خود را گوش داده اند و از آن لذت برده اند اما برخی اوقات نادر، با گوش فرا دادن به همان قطعه موسیقی به ناگاه حالشان دگرگون شده و از خود بی خود شده و حتی گریسته اند، بدون آنکه قبل از آن و یا در هنگام گوش فرا دادن به آن موسیقی به یاد خدا بوده و یا نام او را بر زبان رانده باشند. این حالت دقیقن مفهوم پرستش است، زیرا آن منبع بی نهایت، از طریق نت های موسیقی، انرژی ویژه ای را به روح، روان و از آنجا به مغز و سراسر بدن شما انتقال می دهد که باعث توجه روحی شما به یک عشق عمیق و بی مانند و ضمنن بسیار جاذب می شود که از طرف مبدأ اصلی خلقت برای شما ارسال شده است. مدت اثر این حالت و مقدار جاذبه آن بستگی به فکت های زیادی دارد، از جمله درجه پیشرفت روحی شما و یا حتی در مواردی ویژه به بیماریی که بدان دچار هستید.
در پاسخ به این سوال که بر چه اساسی این حالت پیش می آید باید گفت:
برخی اوقات در واکنش به یک اقدام مثبت و یا یک عمل نیک که شاید بدون پیش زمینه فکری و تصمیم قبلی انحام داده اید، این هدیه شفابخش به شما داده می شود. عرفای قدیمی، این حادثه را دیدار یار می نامیدند. یکی از بزرگان معنوی، در جهان موازی کوانتمی، یک بسته بسیار قابل ملاحظه پوئن مثبت دریافت داشته بود، فقط به خاطر آنکه روزی در یکی از زندگی های زمینی خود یک بچه گربه در حال مرگ را از روی زمین برداشته، به خانه برده و با محافظت از آن، این بچه گربه را احیا نموده بود. این در حالی است که او خود تصور می کرده، یک عمر نماز خواندن و روزه گرفتن و ارشاد مردم، یقینن کافی خواهد بود تا آن هدایا و پوئن ها را بدست آورد.
یکی از شاهکارهای استاد الهی، استفاده از موسیقی برای درمان بیماری های روحی، روانی و حتی جسمی افراد ، به ویژه دانشجویانشان بوده است. ایشان نوع بیماری را تشخیص می دادند، انرژی لازم را سوار بر امواج ملودی های ناشی از نواختن نتهای موسیقی می نمودند که با بازی انگشتان با سیم های تنبور بوجود آمده بودند. به گواه عده ای از دانشجویان ایشان آنها این انرژی را دریافت داشته، شفا می یافتند. این گزارشات را ژان دورینگ در کتاب «روح نغمات» توضیح داده است.
با این حساب، پرستش یک حالت بسیار ویژه است که فقط در برخورد با آن منبع بی نهایت و کاملن زلال امکان پذیر است، حالتی که مولانا را در یک زمستان سرد، در خانقاه خود با دری باز، از سر شب تا سحر با پیشانی بر زمین نهاده شده و ریشی که بر اثر یخزدگی اشکهای او، به زمین چسبده بوده است، نگاه می دارد تا مریدان او را یافته و نجات دهند.
با این وصف، شما می توانید مادر و پدر، پیر و پیامبر و یا همسر خود را دوست داشته باشید و به کشور خود و هویت ملی آن عشق بورزید، اما هرگز قادر به پرستش اینها نخواهید بود.
بنابر این من معتقد به یک ملی گرایی معتدل هستم که در کل به مفهوم وطن دوستی و احیای هویت ملی می باشد و نه وطن پرستی. ضمنن همانطور که بارها در مقالات متعدد عنوان داشته ام، ملی گرائی ایرانی هرگز به فاشیسم و نازیسم تبدیل نخواهد شد. زیرا در میان ملی گرایان ایرانی حتی یک مورد آنتی سمیتیست مشاهده نشده است و اگر تنها همین مورد در میان نباشد، یک ملی گرای افراطی را شما می توانید هرچیز بنامید غیر از فاشیست و نازیست. این در حالی است که چپ تندرو، اسلامگرائی رادیکال و ناسیونالیسم عربی به همان علت که عنوان شد، در ذات خود آلوده به فاشیسم و نازیسم پنهان و گاه آشکار می باشند.
برای درک بهتر تعاریف فاشیسم و نازیسم به مقاله « ناسیونالیزم مانعی در مقابل گلوبالیزم و تجزیه طلبی » رجوع شود.
به زودی نقطه نظرات خود را بطور دقیق تری در مورد ناسیونالیسم متعادل ایرانی، در مقام یک آلترناتیو برای چپ و راست سنتی در سیستم های حکومتی جهان ارائه خواهم داد.
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
فایل صوتی-تصویری در یوتیوب
بزودی