شما گروه عرفانی اهل حق هستید؟

فایل صوتی برای نابینایان، در انتهای این مقاله


سوالات دریافتی در مورد جهانبینی سیرکمال

بر روی تصویر مربوطه کلیک کنید


جهانبینی سیرکمال و حقوق بشر 

فرق فرقه مذهبی با یک جهانبینی

آیا دانشگاه سیرکمال یک طریقت است؟

نمونه ای از طنبورنوازی استاد الهی

جهانبینی سیرکمال، کامل و نهائی

باد تغییر

سیرکمال در برزخ و...س

آیا شما تبلیغ دین جدیدی را می کنید؟

آنچه استاد گفته اند مولوی قبلن گفته است

چرا معتقدید مظهریت دیگری نخواهد آمد

آیا نظرات استاد علمی اثبات شده اند؟

 استاد الهی را چگونه توصیف می کنید؟

برای مطالعه همه سوالات و پاسخهای مربوطه کلیک کنید.            س

 

 تاریخ پاسخ به سوال و انتشار آن در بخش پاسخ به سئوالات در سایت پژوهشکده: ۱۰/۰۲/۲۰۲۲ 


سوال 


با سلام و درود فراوان به شما آقای تابش، با.....

 نام من..... است و در دانشگاه.... آلمان به تدریس و تحقیق در مورد الهیات و عرفان مشغول هستم. مدتی است که با مقالات شما ابتدا به زبان آلمانی آشنا شدم و بعد از آنکه به قسمت فارسی سایت مراجعه کردم، متوجه شدم آنجا مقالات بیشتری برای مطالعه وجود دارد. با ادامه کار بر روی این مقالات، هم به آلمانی و هم به فارسی، به تدریج به استاد الهی و ...... و این راه علاقمند شدم، اما چند مطلب است که حقیقتأ متوجه آن نمی شوم که با این ایمیل خدمتتان عرض می کنم. در هر حال از شما ممنون هستم. با درود مجدد. ...


           ۱- این راه را چه می توان نام داد؟

           ۲- آیا شما همان گروه عرفانی اهل حق هستید که در ایران عمدتن در استانهای کرمانشاه و کردستان مستقر می باشند و یا اصولآ با این افراد که خود را اهل حق                                  می نامند ارتباطی ندارید؟

           ۳- در چند مقاله شما، از جمله در نظم نوین جهان، متوجه شدم شما این راه را همه شمول و فراگیر توصیف کرده اید، سوال این است که نقطه ثقل تفکرات عبادی                                شما چیست که بر آن اساس بشود ادعای فراگیر بودن دکترین استاد الهی را مدلل نمود؟

           ۴- در طول تاریخ، در عرفان همه ادیان، مسئله ریاضت، نقطه اصلی و وزین، قلمداد و اجرا می شده است. در عرفان استاد الهی به نظر می آید این مسئله مفقود                                 است. آیا این برداشت من صحیح است ؟

 

 

جواب


با درود

فکر می کنم اگر بخواهم پاسخ به این سوالات شما را با ذکر جزئیات بدهم، لازم می آید به عمق مفاهیمی چون خدا، مراحل دین و استاد الهی وارد شویم و این خود یقینن به یک کتاب تبدیل خواهد شد. حال آنکه این چیزی است که تا به امروز با ارائه حدود چهارصد مقاله، به شش زبان انجام داده ام. اگر شما به مطالعاتتان در آن بخشها ادامه دهید، قطعن خودتان به پاسخهای مناسب، دست خواهید یافت. اما ادب حکم می کند که هیچ سوالی بی پاسخ نماند. از اینرو سعی می کنم به کوتاه ترین کلام ممکن، پاسخ به سوالات شما را بدهم.

 

پاسخ به سوال اول:

این راه، آخرین جهانبینی کامل و فراگیری است که استاد الهی آن را "دانشگاه سیرکمال" یا "طب روح" نام داده اند. از اینرو ما خود را "دانشجویان دانشگاه سیرکمال استاد الهی" یا بطور مختصر "دانشجویان سیرکمال" می نامیم. دلیل آن اینکه، استاد در یکی از گفتارهایشان می گویند: " شاگردان این راه برای سیرکمال آموزش می بینند". با این وصف کلمه دانشگاه و سیرکمال درهم آمیخته، دانشگاه سیرکمال را می سازد.


باید بیاد داشت، کلمه دانشگاه به دو دلیل کلی عنوان شده است. یکم به دلیل آنکه، مطالب آموزشی استاد الهی در قالب علوم آکادمیک ارائه شده اند که آن را علوم تلفیقی نام دادیم. و دوم به دلیل آنکه، علمی بالاتر از این جهانبینی نخواهد آمد و دلیل کامل آن را من در مقاله نظم نوین جهان ارائه داده ام.

 

پاسخ به سوال دوم شما:

من افراد این گروه عرفانی را خواهران و برادران دوقلوی خودمان می دانم. این افراد، عمومن کشاورز و بسیار ساده و ضمنن با ایمان هستند، اما برخی از سیدهای آنها، مشکلات زیادی را ایجاد نموده اند که اگر روزی قرار باشد به آنالیز آن بپردازیم به این نتیجه خواهیم رسید که این سیدها خط بطلانی بر کلام سرانجام سلطان سهاکی کشیده اند و عملن جماعت اهل حق را گوش به فرمان معممین متشرع درآورده اند.


اما مسئله به همینجا ختم نمی شود. نقطه ثقل تفاوت ما با خواهر و برادرهای دوقلویمان در این امر نهفته است که همان سیدهای کذائی، نه تنها خودشان متوجه این آخرین ظهور و دستاوردهای شگرف استاد الهی نشده اند، بلکه تبلیغات مسمومی که از طرف برخی از معممین ساخته و پرداخته می شود را به عموم اهل حق القاء نموده و می نمایند.

 با کلام ساده، استاد الهی با در نظر گرفتن اصول تغییرناپذیر کلام سرانجام، و بر اساس مأموریتی که از مبدا خلقت مبنی بر کشف اسرار کسب نموده بودند، از عمق عرفان اهل حق که بالاترین عرفان ممکنه در زمین بوده است، برنامه آخرین مرحله دانشگاهی سیرکمال روحی را استخراج نمودند. این بدان مفهوم است که استاد، شکوفه درخت دین را به میوه تبدیل نمودند. درست به همین جهت است که ما معتقدیم، علمی بالاتر از آنچه استاد الهی ارائه نموده اند، نخواهد آمد. این علم تنها در زمینه عرفان عمل نمی کند بلکه دامنه وسیع آن، فلسفه و علوم آکادمیک را نیز دربرمی گیرد.

 

پاسخ به سوال سوم شما:

ببینید، اگر شما از یک مسیحی معتقد سوال کنید که "آیا خدای مورد پرستش شما، خدای همه انسانهاست و یا فقط خدای مسیحیان" ، او خواهد گفت: "خدای همه انسانها". حال اگر از او سوال کنید: "این خدا، از ما انسانها چه می خواهد و چه انتظاری دارد؟"، او ضمن برشمردن مسائل مختلف، قطعن به شما خواهد گفت که باید عیسی مسیح که یگانه راه نجات است را به عنوان خدای خود بپذیری!.


دقیقن چنین مطلبی را از یک مسلمان معتقد خواهید شنید با این تفاوت که او در میان لیستی از انتظارات خدا که به شما ارائه می دهد، حد اقل مسئله نماز، روزه و حج را حتمن برخواهد شمرد. علاوه برآن، همه پرچمداران این ادیان، شرط رفتن به جائی که آنها بهشت و جهنم می نامند، پذیرفتن و یا رد دین خودشان می دانند.

راستش را بخواهید، در اصل، این توصیفات، به مفهوم محدود کردن خدا به یک تفکر دینی خاص است که فقط تعدادی معدود از انسانها را دربر می گیرد. و معلوم نیست که بر سر باقی افراد بشر چه خواهد آمد.

 

در همین ارتباط، استاد الهی سه اصل بسیار ساده را به عنوان جوهرکشی از اصول همه ادیان عنوان داشته، در اختیار عموم قرار داده اند:


           ۱- خدا درون قلب توست. با او در هر زمان، در هر کجا، با هر زبان و لهجه و در هر وضعیتی که هستی گفتگو کن.

           ۲- ببین چه چیزهایی را برای خودت مفید می دانی، برای دیگران هم همان را بخواه و هر چه برای خود مضر می دانی برای دیگران هم مخواه.

           ۳- سعی کن دریابی از کجا آمده ای در این دنیا چه باید انجام دهی و بعد از مرگ به کجا می روی و چه خواهد شد.


بند سوم از این سه اصل طلائی را ایشان در آموزش های معنوی خود، بدقت تشریح نموده اند.

همانطور که می بیند این سه اصل، همه ادیان و حتی افراد خداناباور را نیز پوشش می دهد.

 

استاد هرگز به عنوان یک شرط برای پرستش خدا، گرویدن به راه خودشان را ملاک قرار نداده اند. بنابراین، این سه اصل می تواند، نقطه ثقلی باشد که بر آن اساس بشود ادعا نمود که جهانبینی ایشان فراگیر است و نه تنها قادر است همه ادیان و مذاهب، آئین و فرقه های مشتق از آنها را پوشش دهد، بلکه هر نوع دیگر تفکر، چه خداباورانه و چه خداناباورانه را نیز شامل شود.

از مجموع نقطه نظرات ایشان چنین برمی آید که حتی اگر یک خداناباور بر طبق وجدان و با در نظر گرفتن حقوق بشر، حیوانات، گیاهان و حتی جمادات عمل کند، این عمل او نیز خداپرستی محسوب می شود.

 

پاسخ به سوال چهارم شما:

خود ایشان یک دوره ریاضات دوازده سالۀ ممتد را تجربه نموده اند. آنهم از نوع بسیار دشوار که طی آن، غذای ایشان عمدتن محدود می شده است به مقداری نان و سرکه. اگر شما در تحقیقاتتان در طول تاریخ، شخص دیگری را می شناسید که چنین مدتی طولانی با شرایطی چنین طاقت فرسا، ریاضت کشیده باشد لطفن به من هم معرفی کنید.

علاوه بر آن، دوران ریاضات ایشان تا آخر عمر ادامه داشت، اما از مدت زمان آن، به مرور کاسته شده بود و آنطور که خودشان عنوان نموده اند، در اواخر، به علت کهولت سن، این ریاضات، محدود شده بود به یک چله در سال و همینطور ریاضات سه روزه مرنوی.


مسئله قابل توجه در این مورد، نتیجه ای است که ایشان از آن نوع معنویت که با ریاضات شاق همراه بوده است می گیرند مبنی بر اینکه: "دوران معنویت سنتی که اساس آن را ریاضت تشکیل می داده، بسرآمده است" . مسئله مهم تر آنکه، ایشان پس از ورودشان به اجتماع و اشتغال به کار، نظریه ای را عنوان نمودند که به عقیده من در جهان عرفان، در آن دوره و حتی امروزه، یک انقلاب عظیم و شجاعانه فکری می باشد. "هر دوازده سال ریاضات ممتد من، تنها به اندازه یکسال کار در اداره ارزش داشت".                                      البته باید در نظر داشت که، کار در اداره، در صورتی آن اجر را دارد که به شکلی که ایشان انجام می دادند، انجام شود. برای مثال ایشان حتی از خودکار اداره برای کار شخصی استفاده نمی نمودند.

 

با این توضیحات باید بگویم که حق با شماست و نقطه ثقل در تعالیم سیرکمالی ایشان بر روی ریاضات از نوع سنتی، قرار ندارد. زیرا چه ریاضتی سخت تر از آنکه، آنچه بر خود می پسندی برای دیگران هم بخواهی و ... . این یک امریست که صحبت درباره آن ساده است، اما عمل به آن ساده نیست. 

در انتها باید عرض کنم که در مورد همه مواردی که عنوان شد، می شود به لایه های عمیق تری وارد شد، اما در آن صورت متن بحث ما به یک کتاب قطور تبدیل خواهد شد.

 

امیدوارم توانسته باشم با علم اندک خود، حداقل به بخشی از سوالات شما پاسخ بدهم. ضمنن اگر مجددن در مورد مطلبی نظر مرا جویا شدید، لطفن هر دفعه فقط یک سوال را مطرح کنید.  


با آرزوی موفقیت

فرامرز تابش


فایل صوتی-تصویری در یوتیوب 

بزودی

فایل صوتی برای نابینایان

بزودی

Our playlists on YouTube Your suggestions and questions
Share by: