فایل صوتی برای نابینایان، در انتهای این مقاله
سوالات دریافتی در مورد جهانبینی سیرکمال
بر روی تصویر مربوطه کلیک کنید
نخبه کیست؟
فرق فرقه مذهبی با یک جهانبینی
خواهران ارزشی- برادران کارامازوف
از بخش آلمانی پژوهشکده
نمونه ای از طنبورنوازی استاد الهی
فراماسونری- قسمت اول
آنالیز یک اشتباه علمی
آتئیسم، آنالیز و ریشه یابی
نفوذ تاریخی ایرانیان در شبه قاره هند
باله
ناسیونالیسم مانعی در مقابل تجزیه طلبی
جهش کوانتمی روح
جنایات خمرهای سرخ
اعجاز تفکرات استاد الهی در ایجاد پارادایمهای جدید
نظم نوین جهان
تاریخ دریافت و پاسخ به سوال: بیست و ششم آوریل ۲۰۲۳
سوال
با درود و سپاس فراوان برای مقالات پر اطلاعات و راهگشای شما، به ویژه آخرین مقاله در مورد ناسیونالیسم که می تواند مانعی بر سر راه گلوبالیزم باشد.س
در این ارتباط سوال من این است که در مدیای اصلی فارسی زبان که به وسیله عربها و سازمانهای اطلاعاتی بیگانه و گلوبالیستی اداره می شوند این روزها دائمن می شنویم که به ملی گرایان حمله می شود و آنها را افراطی و فاشیست می نامند. آیا به نظر شما این یک امر سیستماتیک است که از مقامات بالای گلوبالیست برای تخریب ملی گرائی دیکته می شود؟ با سپاس
پاسخ
با درود
مقدمتن باید دانست که ملی گرایی ایرانی قابلیت تبدیل شدن به یک ناسیونالیسم افراط گرای فاشیستی را ندارد. به چند دلیل:س
س ۱- ملی گرایان ایرانی به هیچ وجه آنتی سمیتیزت یا یهود ستیز نیستند. حتی یک مورد در میان آنها مشاهده نشده است.س
س ۲- همه آنها به رأی مردم در پای صندق های مناسب این منظور اعتقاد دارند.س
س ۳- هرگز کسی را ضرب و شتم نکرده مورد حمله قرار نداده اند.س
س ۴- حقوق اقوام را به رسمیت می شناسند، زیرا اصولن به دمکراسی و سکولاریزم معتقدند.س
البته موارد دیگری نیز وجود دارد که عنوان آن در این مجال نمی گنجد.س
در طرف مقابل، شما با یک جریان چپ گرای افراطی ایرانی که کاملن تحت نفوذ گلوبالیستها می باشد روبرو هستید. برخی از خصوصیات آن چنین است:س
س
اول آنکه:
س
عمومن از چهره های دانشگاه های خارج از کشور هستند که به صورت مدافع و حامی چهره های تلوزیونی که ساخته بخش دیگر گلوبالیستها هستند حمایت می کنند و کار را بجائی می رسانند که عملن با استفاده از
« دیس اینفورمیشن[1] » و
« میس اینفورمیشن[2] » به تخریب ملی گرایان می پردازند.س
دوم آنکه:
س
چپ های افراطی که متأسفانه اکثریت مطلق چپگرایان ایرانی را تشکیل می دهند، با آنکه اعتقاد چندانی به دمکراسی ندارند با این حال دائمن از این کلمه به عنوان یک ابزار برای جلب نظر عموم استفاده می کنند.س
سوم آنکه:
س
این افراد به شدت بوسیله گلوبالیستها حمایت مالی و سیاسی می شوند و در این راستا شبکه های تلوزیونی اصلی فارسی زبان را هم در اختیار آنها گذاشته اند. حتی تشکیلات کاری و شبکه های مدیا برای ایجاد گردهم آئی و سمینارهای مورد نظر را نیز خود گلوبالیستهای خارجی در اختیار این چپ گرایان قرار می دهند تا پروژه چهره و رهبر سازی را به سلامت به پیش ببرند. این همان کاریست که در سال ۵۷ نیز در ایران بخوبی به انجام رساندند. در آن دوره نیز چپ های افراطی از پایه های اصلی آن حوادث بودند و اینک تاریخ در حال تکرار شدن است.س
چهارم آنکه:
س
از آنجا که آنتی سمیتیزم یکی از جریانات فکریی می باشد که فضای ذهن چپ گرایان افراطی را اشغال کرده است و چون به گواه تاریخ و اسناد موجود، چپ در هر کجای جهان که تحت اشغال خود درآورده است، به کشتار و حذف دگراندیشان مبادرت ورزیده، می توان نتیجه گرفت که چپ افراطی ایرانی که هم اکنون شبکه های تلوزیونی خارج از کشور را در اختیار دارد، متصف به همه خصوصیتهای فاشیسم می باشد و این امر برای آینده ایران بسیار غم انگیز و حتی فاجعه بار است.س
اجازه بدهید مستقیمن و بی پرده عرض کنم که:س
"ملی گرائی در ایران حتی اگر افراط گرا باشد و یا بدتر از آن، اگر به نژادپرستی هم مایل شود که امریست بسیار شوم، هرگز به فاشیسم تبدیل نخواهد شد.ر "
این درحالی است که چپ تندرو هم اکنون این خصوصیت را درخود دارد.س
این را نیز باید به نقطه نظرات خود بیافزایم که
در آینده ایران، وجود یک چپ متعادل و میانه رو کاملن مفید خواهد بود و در ایجاد تعادل در جوامع سیاسی نیز موثر خواهد افتاد.س
در اینجا لازم می دانم این توضیح را ارائه کنم که منظور از کلمات دیس اینفورمیشن[1] و میس اینفورمیشن[2] آن است که گاهی اوقات این گروه های چپ افراطی یک موضوعی را در قالب اطلاعات ارائه می دهند که از ریشه نادرست و غلط است و گاهی واقعیت یک مطلب را به شکلی که خودشان می خواهند تغییر می دهند. این شیوه که به منظور اثرگذاری در عوام و یا حتی گروه های دیگر اجتماعی می باشد، از زمان استالین در اتحاد جماهیر شوروی سابق، ساخته و پرداخته شد و بزودی به تمام چپهای جهان انتقال یافت و هنوز هم در جهت تحمیق مردم کاربرد دارد.س
در فرهنگ سیاسی آمریکا
« دیس اینفورمیشن[1] » را اطلاعات نادرستی می دانند که از روی عمد رواج داده می شوند. این درحالی است که
« میس اینفورمیشن[2] » را اطلاعات غلطی می دانند که غیرعمدی ارائه می شوند.س
در انتها باید بگویم که برای من:س
"شخصیت فردی و انسانی یک چپ گرا به همان اندازه قابل احترام است که شخصیت یک راستگرا و یا یک انسان معمولی که نه چپ است و نه راست.ر "
اما اینجا بحث بر سر عقاید است نه افراد. عقایدی که می رود تا بار دیگر ایران و ایرانی را، اینبار از ریشه بر باد دهد.س
[1]Disinformation
[2]Misinformation
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
تاریخ دریافت و پاسخ به سوال: شانزدهم می ۲۰۲۳
سوال
با درود
بطور کاملن خلاصه آنکه: شما از یک طرف از یک جهانبینی جدید و کامل صحبت می کنید که چشم به آینده دارد، ولی همزمان آنطور که پیداست یک ملی گرا هستید و ملی گرائی یعنی بازگشت به گذشته. آیا این یک تناقض نیست؟ با تشکر از شما
پاسخ
با درود
ملی گرائی به مفهوم بازگشت به گذشته نیست، بلکه گذشته را در زمان حال احیا کردن است. برای مثال: اشعار پندآموز حافظ، سعدی، نظامی، مولوی، فردوسی و .... و همینطور موسیقی و رقصهای سنتی اقوام ایرانی، هنرهایی مانند نقالی و صنایع دستی و دیگر دستاوردهای گذشتگان را فارق از آنکه از کدام قوم ایرانی بوده اند، را باید احیا کرد. س
آنچه گفته شد، تنها بخشی از گذشته ما می باشد. این همه در حالی است که به داشته های دیگر کشورها نیز احترام می گذاریم. این است هویت گرائی و ناسیونالیزم متعادل. س
لازم به یادآوری می باشد که ناسیونالیزم در
کشورهای چپ نیز حتی در حد افراطی آن در جریان است. س
سوال اول
سوال چهارم و پنجم
با آرزوی موفقیت
فرامرز تابش
فایل صوتی-تصویری در یوتیوب
بزودی