تاریخ انتشار این مقاله:  بیست آوریل ۲۰۲۱ میلادی

خوانندگاه محترم!

مقاله حاضر دارای شناسنامه و کد ویژه می باشد. برای استفاده از مفاد این مقاله که برای اولین بار در جهان انتشار می یابد، لازم است شناسنامه آن، آنطور که در انتهای این مقاله آمده است بطور کامل ارائه شود. با سپاس

مقدمه:س

تا به این ساعت، نه جهان علم و نه جهان فلسفه ، دین و عرفان ، هیچکدام قادر به ارائه یک توضیح قانع کننده علمی و منطقی و تمام عیار برای مقوله مرگ نبوده اند. البته توضیحاتی عرفانی از قبیل "مرگ، پایان یک زندگی برای شروع یک زندگی دیگر" و یا تئوری های علمی مانند " مرگ یعنی تبدیل ماده به اجزا از طریق پوسیدگی توسط تجزیه کنندگان" هیچکدام نادرست نیستند، اما اطلاعات کافی در مورد دلیل و همینطور مکانیزم کامل آن و منطقی که این پروسه بر آن اساس به انجام می رسد، همواره در این توضیحات مفقود بوده است.س

در این مقاله آنچه را در کتاب زیست شناسی بعد دوم در این رابطه ارائه داده ام کاملن خلاصه کرده و برخی از فاکتهایی که هنوز نباید در دسترس عموم قرار گیرند را نیز حذف نموده ام. با این حال آنچه در این مقاله ارائه می شود برای اولین بار در جهان، مفهوم مرگ و آنچه در پی این پدیده به انجام می رسد را کاملن روشن خواهد ساخت.

 برای آنکه اصل خلاصه نویسی در این مقاله رعایت شود، به مقوله مرگ در مرحله انسانی می پردازیم و با یک گرافیک مناسب، این مطلب را توضیح می دهیم.س

مرگ بیولوژیک یک انسان

مقدمتن باید دانست که از دیدگاه دانشگاه سیرکمال، چیزی به نام مرگ آنطور که در افکار عوام جا افتاده است، وجود ندارد و از طرف دیگر هیچ موجودی که از عدم به عرصه وجود پای می گذارد، نمی تواند بی جان و فاقد حیات باشد و بنابراین، دارای بُعد کوانتمی مخصوص بخود و نتیجتن هوش ویژه خود نیز می باشد. س

با این مقدمه می توان گفت، بطور کلی در تمام سطوح خلقت تا قبل از مرحله انسانی، زمانی که روح به درجه‌ای خاص از قدرت و پختگی برسد، دیگر در بستر مادی کنونی امکان پیشرفت بیشتری را ندارد، از اینرو بستر مادی(بدن فیزیکی) خود را ترک می‌کند تا در محیطی بالاتر به شناخت خود و محیط ادامه دهد، زیرا این مسیریست که برای او تعیین شده است. س

در مرحله انسانی، بعد از کسب کمال روحی، مرحله دیگری آغاز نمی شود و روح مستقیمن به مبدا خلقت انتقال می یابد.س

اتمام زمان اتصال روح به جسم مربوط بخود، بستگی به عوامل زیر دارد:س

س ۱- روح کمال خود را کسب نموده باشد.س

س ۲- از آنجا که هر دو زندگی زمینی یک روح باید صد سال باشد، روح اگر در دومین، چهارمین، ششمین، هشتمین،..... زندگی زمینی خود باشد، باید تتمه سالهای زندگی زمینی              خود تا صد سال را در این دوره در زمین،  زندگی کند. برای مثال اگر در هفتمین زندگی زمینی خود ۳۰ سال زندگی کرده باشد، در هشتمین زندگی زمینی خود باید ۷۰ سال               زندگی کند. س

س ۳- خودکشی.س

س ۴- عدم رعایت بهداشت در سطح بالا. برای مثال استعمال مواد مخدر. گرچه این عامل می تواند تحت تاثیر عوامل دیگر نیز واقع شود.س

س ۵- انجام اعمال نیک استثنائی که ایجاب کند عمر وی را کوتاه نمایند تا وی بتواند هرچه سریعتر، تتمه سیرکمال خود را بطور ضمانت شده، به همراه امتیازات بیشتر در برزخ،               با انواع متدها از جمله اتصال به محیطهای سیمولیشن[1] و یا به ارواح انسانهای متناسب این کار در زمین، به انتها برساند.س

 البته موارد دیگری چون بی احتیاطی را نیز می توان به این لیست اضافه نمود. س

دقایق پایانی عمر یک انسان

در مقاله ای به نام "پرده آخر" در بخش "جهان هستی" آنچه برای شخصی که در حال مرگ است رخ می دهد توصیف نموده ام. در اینجا بطور خلاصه به ذکر این نکته بسنده        می شود که در این هنگام و زمانی که مرگ محرز می شود، همه آنچه آن شخص در درازای زندگی خود انجام داده است، درست مانند آنچه بر روی پرده سینما رخ می دهد به نمایش درمی آید و وی قادر به مشاهده اعمال خود می باشد. درست به همین دلیل است که گاهی لبخندی بر روی لبانش نقش می بندد و زمانی ابرو در هم می کشد. در این حالت از دید افراد دیگری که شاهد ماجرا هستند، فرد در حال مرگ به نقطه ای خیره شده است که در واقع همان پرده سینما می باشد.س

در قدم بعد، بند اتصال کوانتمی که روح را از طریق کورتکس مغز به جسم متصل می کند، به آرامی قطع می شود و در پی این اقدام، روح از بدن جدا می شود.س

با خروج روح از جسم، جسم به اضمحلال و پوسیدگی در می‌آید، زیرا چیزی که تا به این زمان به او قدرت تدافعی می داده است تا تجزیه نشود دیگر آنجا نیست.س

قبل از آنکه مراحل دیگر مرگ را توضیح دهیم باید به یک نکته اشاره شود و آن اینکه، زمانی که از روح یک انسان صحبت می شود در واقع منظور "خودیت واقعی" آن انسان    می باشد که از دو پتانسیل بشری و ملکوتی تشکیل شده است. پتانسیل بشری مسئول حیات بیولوژیک جسم است و پتانسیل ملکوتی مسئولیت تفکر، طراحی و بطورکلی خلاقیت را برعهده دارد. هر دوی این پتانسیل ها را در بخش علوم تلفیقی، بخش دوم: زیست شناسی بعد دوم، بدقت تشریح نموده ایم.س

در این ارتباط بطور خلاصه می توان گفت: س

س " شاهکار  پتانسیل یا روح بشری آن است که همه ارگانها و سیستم های بیولوژیک بدن را در همکاری و هماهنگی کامل با یکدیگر نگاه می دارد و تحت تاثیر نیروی ازلی دفع           ضرر، سیستم تدافعی بدن یا همان ایمون سیستم را برای کل مجموعه شکل می دهد."س

بنابراین زمانی که بند اتصال کوانتمی قطع می شود، در اولین قدم، ایمون سیستم کلی از بین می رود و تعامل و همکاری مابین ارگانها و سیستمهای بیولوژیک از کار می افتد.س

در قدم بعد، تجزیه کنندگان که در واقع کوانتوپوزیترونیک می باشند، به تجزیه بدن می پرد ازند.س

با قطع بند اتصال کوانتمی و عدم حضور روح بشری، پتانسیل کوانتمی یا همان روح هر یک از اُرگانهای بدن، مسئول حفظ ارگان مربوط بخود می شود. برای مثال روح کبد یک ایمون سیستم بوجود می آورد که بسیار شکننده و در مقابل تجزیه کنندگان بسیار ضعیف است. به همین علت گرچه آن فرد مرده است ولی اعضای آن را می شود تا زمان محدودی از نظر بیولوژیکی زنده نگاه داشت و به بدن شخص دیگری پیوند زد. ضمنن باید دانست که پیوند زدن اعضای بدن یک شخص، در روحیات و اخلاقیات شخص دریافت کننده هیچگونه تاثیری ندارد، حتی اگر عضو اهدا شده مغز باشد. زیرا عضو اهدائی، تحت تاثیر و کنترل خودیت واقعی یا همان روح شخص دریافت کننده عضو، قرار می گیرد. اتفاقن همین امر اثبات وجود روح نیز می باشد.س

شروع پروسه مرگ، زمانی آغاز می شود که بند اتصال کوانتمی قطع شود و پایان آن و قطعی شدن مرگ بیولوژیک زمانی است که روند پوسیدگی آغاز شود، گرچه این روند با چشم دیده نشود.س

با این وصف، مرگ را می توان بطور خلاصه چنین توضیح داد:س

س " مرگ جدا شدن قطعی روح  یا دقیقتر بگوئیم، خودیت واقعی از بدن و جسم می باشد."س

مراحل بعد از مرگ

از آنجا که در طی دو مقاله، تحت عنوان "اصول عقاید استاد الهی" آنچه بعد از مرگ برای روح رخ می دهد را توضیح داده ایم، در اینجا مسئله را با یک آلگوریتم از نوعی که در برنامه های کامپیوتری مورد استفاده است، شرح می دهیم.س

بعد از مرگ یک انسان، اگر روح هنوز به کمال خود دست نیافته باشد، از طریق یک تونل کوانتمی به برزخ منتقل می شود و در آنجا بسته به درجه پیشرفت و کمالش مورد استقبال قرار می گیرد. سپس پروسه زیر فعال می شود:س

 تفسیر آلگوریتم فوق

بخشی از دستگاه بسیار گسترده رسیدگی به امور ارواح در برزخ، بطور تخصصی به امور ارواح تازه وارد، که پس از مرگ بیولوژیک از زمین به برزخ منتقل می شوند            می پردازد. گرافیکی که در همین ارتباط طراحی نموده ام بطور کاملن خلاصه پروسه ای که برای هر روح تازه وارد، در برزخ رخ می دهد را تشریح می کند. در اینجا باید بیاد داشت که افرادی که در زمین موفق به کسب کمال خود شده اند، مستقیمن طی مراسمی خاص به منطقه مخصوصی در بالاترین سطح خلقت منتقل می شوند تا بوسیله پل های کوانتمی که تشکیل می شوند به مبدا خلقت وارد شوند. در هر حال این افراد هرگز به برزخ وارد نخواهند شد.

بعد از ورود یک روح به برزخ، پروسه زیر فعال می شود:

۱- اولین مسئله ای که مطرح می شود آن است که آیا مدت زمان تعیین شده برای هر روح، یعنی پنجاه هزار سال زمینی  که هر روح طی هزار زندگی زمینی ملزم به استفاده از آن          برای کسب کمال است، به اتمام رسیده است یا خیر.

۲- اگر این زمان به اتمام رسیده باشد، در آنصورت طی پروسه ای خاص، درجه پیشرفت روحی و سطح کمال آن روح تازه وارد، تعیین می شود و در این حالت بطور کاملن کلی،         سه امکان وجود خواهد داشت :

            الف) درجه پیشرفت روح، پائین تر از ۱۰۰ درصد و بالاتر از ۵۰ درصد است. در این صورت روح به یکی از بخشهای منطقه الف (توجه شود به گرافیک) انتقال می یابد                         که  امکانات زندگی در آنجا برحسب درجه کمال، از خوب تا بسیار عالی متغیر است.

             ب) درجه پیشرفت روح، ۵۰ درصد و یا کمی کمتر از آن است. در این صورت نیز به علت دخالت عامل هفتم از هفت عامل خلقتی استاد الهی، که همان لطف و محبت خدا                       می باشد،  این روح را به منطقه ای ویژه در منطقه ب (توجه شود به گرافیک)  منتقل می کنند که وضعیت زندگی مناسب است.

            پ) در صورتی که درجه پیشرفت روح کمتر از ۵۰ درصد باشد، روح به منطقه ج (توجه شود به گرافیک) منتقل می شود که موقعیت زندگی در آنجا از نامناسب تا بسیار                        نامناسب امتداد می یابد.

هر سه منطقه یاد شده فوق، محل اسکان ارواحی می باشند که مدت زمان تعیین شده برای کسب کمال را از دست داده اند و دیگر به کمال نخواهند رسید.

در جواب به این سوال که آیا این ارواح امکان حرکت به مناطق بالاتر را دارند یا خیر، باید بگویم که عمومن چنین ارواحی بر طبق هفتمین عامل خلقت یا همان مشیت الهی، از برخی آموزشها برخوردار می شوند و بطور خزنده و حلزونی به مراحل بالاتر صعود می نمایند، اما هرگز به کمال نخواهند رسید.

۳- در صورتی که زمان پنجاه هزار سال زمینی به اتمام نرسیده باشد، در آنصورت بازهم طی پروسه ای خاص و پس از بررسی داده های سیستم کارما یا همان بانک اطلاعاتی         روح، تعیین می شود که آیا این روح اجازه ماندن در برزخ و اتمام پروسه سیرکمال در آن جهان را دارد یا خیر. در این اینجا دو امکان برای آن روح ایجاد می شود:

             الف) در صورت مثبت بودن جواب، روح به یکی از گروه های آموزشی که با درجه پیشرفت روحی او مطابقت دارد انتقال می یابد تا در آنجا از سیستم "آموزش-اتصال"                           بهره جسته در انتها به کمال روحی خود دست یابد.

                ب) در صورت منفی بود جواب، این روح را آماده اتصال به یک روح بشری مناسب حال او که در زمین به یک جنین متصل است می نمایند تا با شروع یک زندگی                                  زمینی  دیگر به کسب تجربه برای دستیابی به کمال نهائی ادامه دهد.

در شماره های آتی، مفهوم مرگ در مرحله جمادی، گیاهی و حیوانی ، همینطور برزخ و متدهای سیرکمال در آن مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

[1]Simulation

سوالات دریافت شده پس از انتشار این مقاله

سوال:

با توجه به دو مقاله ای که در مورد روان انتشار داده اید، پس از مرگ برای روان چه رخ می دهد؟

پاسخ:

از آنجا که روان در محل برخورد بند کوانتمی اتصال با دندریت های نویرون های کورتکس مغز ایجاد می شود، پس از قطع شدن بند اتصال کوانتمی، روان نیز دیگر وجود نخواهد داشت.   تنها زمانی که  خودیت واقعی (روح) در یک زندگی زمینی دیگر به یک سیستم "روح بشری - بدن فیزیکی" جدید متصل شود  روان ایجاد می شود. مسلمن این روان با آن روان زندگی قبل یکسان نخواهد بود، زیرا این سیستم جدید دارای خصوصیاتی متفاوت است.

برزخ و سیرکمال در آن محیط 

خرافه، مفهومی غیرقابل تفسیر

خواهران ارزشی- برادران کارامازوف

از بخش عربی  پژوهشکده

مارکس و مارکسیسم زیر ذره بین

نمونه ای از طنبورنوازی استاد الهی

جهانبینی سیرکمال، کامل و نهائی

فراماسونری- قسمت اول

آتئیسم، آنالیز و ریشه یابی

نفوذ تاریخی ایرانیان در شبه قاره هند